روایت تنها شاهدان هیولاها یا موجود فضایی
به گزارش مجله پریها، موجودات فضایی، هیولاهای غول پیکر، آیا آنها وجود دارند؟ همواره موجودات فضایی، کوتاه قد و لاغر توصیف شده بودند
به گزارش خبرنگاران، موجودات فضایی، هیولاهای غول پیکر، آیا آنها وجود دارند؟ همواره موجودات فضایی، کوتاه قد و لاغر توصیف شده بودند اما در حدود 58 سال پیش، موجود عجیبی در جنگل های فلت وود آمریکا پیدا شد که به گفته شاهدان، ظاهری شبیه به موجودات فضایی و جثه ای به میزان یک هیولا داشته است. اما محققان ادعا کردند که این موجود، هیولا نبوده و موجودی فضایی بوده که از سفینه خود جا مانده است. این موجود، بعدها هیولای فلت وود نام گرفت. آیا واقعا ای تی حقیقت دارد؟
در 12 سپتامبر 1952 اتفاقی عجیب و باورنکردنی، مردم دهکده برکستون در ویرجینیای غربی را شگفت زده کرد. ساعت 7:15 دقیقه بعدازظهر بود و پسران مدرسه فلت وود تعطیل شده و به سمت خانه می رفتند. دو پسر خانواده ادوارد و فردمای به همراه دوستانشان تامی هایر، نیل نانلی، رونی شیور که بین 10 تا 17 سال داشتند، در میانه های راه نوری عجیب در آسمان تماشاد که آنها را بهت زده کرد. ابتدا فکر کردند که یک هواپیماست اما با تماشا نورها و حرکات عجیب آن، شگفت زده و هراسان تا خانه دویدند. آنها به سرعت به خانه برادران مای رفته و موضوع را برای مادر خانواده تعریف کردند.
کاتلین پس از شنیدن این داستان، به سمت تپه های فلت وود به راه افتاد تا ببیند موضوع از چه قرار است. پسرها و سگ کاتلین به نام لمون هم در پی او راهی جنگل شدند. در میانه های مسیر، گویا لمون متوجه چیزی شده و در حالی که مرتب واق واق می کرد، به پشت یکی از تپه ها رفت. همه جا تاریک بود و اطراف به وضوح دیده نمی شد.
آنها نیز در پی لمون راه افتادند تا ببینند که او چه چیزی پیدا نموده است. کمی که جلوتر رفتند، بویی تند مانند بوی فلفل که موجب سوختن بینی و چشم هایشان شده بود، به مشامشان رسید. در همین لحظه دو نور قرمز کوچک، از لابه لای درختان بلوط نظر آنها را به خود جلب کرد. آنها به سمت نور حرکت کردند. هر چه جلوتر می رفتند، نور قرمز شدیدتر می شد. با نگاه کردن به این نور، آنها درد شدیدی در چشم هایشان احساس کردند.
آنها که بسیار ترسیده بودند، به سرعت به سمت خانه راه افتاده و با کلانتر دهکده، رابرت کارر تماس گرفتند. کلانتر به همراه دستیار خود لی استوارت به سمت تپه های فلت وود حرکت کردند. کاتلین و بچه ها این بار به همراه کلانتر و دستیارش، به همان محل بازگشتند.
این بار چیزی که می تماشاد، قابل باور نبود. آنها شخصی بلندقد در حدود سه متر را، با صورتی قرمز و چشمانی بسیار درشت و نورانی که به چشمان انسان هیچ شباهتی نداشت، با بدنی نقره ای و لباسی سبز تماشاد که ایستاده بود و به آنها نگاه می کرد. بعضی از شاهدان گفتند که این موجود فاقد دست بود ولی بسیاری از آنها گفتند که او دستانی کوچک داشت که زیر لباسش پنهان نموده بود. این موجود اسرارآمیز، پس از تماشا آنها بسیار وحشت نموده و پا به فرار گذاشت.
تحقیقات پس از مشاهده دوباره
صبح روز بعد، یکشنبه 13 سپتامبر دستیار کلانتر، لی استوارت بار دیگر موجود اسرارآمیز را مشاهده کرد که گویا سر تا پایش در گل فرو رفته و کثیف بود. او به سرعت از طریق بی سیم، موضوع را به کلانتر خبر داد اما تا کلانتر خود را به محل برساند، دیگر از موجود خبری نبود و بعد از آن نیز هیچ کس او را ندید.
بعد از سرانجام گرفتن این داستان، یک روز کلانتر پرونده های مربوط به دهکده در 12 سال گذشته را آنالیز می کرد که به موضوع بسیار جالبی برخورد. در یکی از این پرونده ها، تصادفی ثبت شده بود که خیلی عجیب به نظر می رسید. در سال 1942 یعنی درست ده سال قبل از این ماجرا، شخصی به نام مکس لوکارد، با خودروی کامیون خود در حال رانندگی بوده که با موجودی عجیب برخورد نموده بود. با اینکه اتومبیل مکس به شدت آسیب دیده بود اما اثری از موجودی که با او تصادف نموده بود پیدا نشد.
کاتلین مای و چندنفر از دانش آموزان مدرسه فلت وود از اولین کسانی بودند که هیولا را از نزدیک تماشاد
شروع تحقیقات
رابرت کارر که خیلی به این ماجرا علاقه مند شده بود، تحقیقات محلی را شروع کرد تا بفهمد که چند نفر تا به حال این موجود را دیده اند. در نزدیکی جنگل فلت وود، ویلیام اسمیت به همراه همسرش دونا، زندگی می کردند که یک شب، در حال بازگشت از مهمانی، با موجودی عجیب برخورد نموده بودند. پس از رسیدن به خانه، متوجه شدند که دختر 21 ساله شان، دنیل نیز این موجود را دیده است و آن قدر ترسیده و شوکه شده بود که حال مساعدی نداشت و به همین خاطر در بیمارستان کلارکس بورگ بستری شد.
پس از اینکه حال دنیل بهتر شد و توانست ماجرا را تعریف کند، این چنین گفت: ساعت 6:30 دقیقه بعدازظهر بود و من در حال گوش کردن به رادیو بودم که ناگهان صدای رادیو قطع شد. سپس صداهای عجیبی از بیرون به گوش رسید. برای اینکه ببینم این صداهای عجیب مربوط به چیست، از خانه بیرون آمدم که با موجودی خارق العاده برخورد کردم. آن قدر ترسیده بودم که حتی توان فرار هم نداشتم.
در این زمان موجود هم که پیدا بود از من ترسیده، پا به فرار گذاشت. بعد از تحقیقات معین شد که تمام رادیوها و خطوط مخابراتی در این منطقه به مدت 45 دقیقه قطع بوده است. رابرت بعد از صحبت با شاهدان ماجرا، تصمیم گرفت تا با یاری گرفتن از آنها، چهره آن موجود ناشناس و عجیب را شناسایی کند.
جالب اینجا بود که تمام شاهدان این موجود را به یک شکل و با تفاوت های بسیار کوچک توصیف کردند. این تصویر، برای تحقیقات بیشتر به سازمان فضایی داده شد و آنها نیز اعلام کردند که این موجود، به احتمال بسیار زیاد یک موجود فضایی بوده که از سفینه خود جا مانده است.
علائم بیماری
پس از چند روز، تمام کسانی که این موجود را از نزدیک مشاهده نموده بودند، دچار بیماری عجیبی شدند که هیچ یک از پزشکان دلیل این بیماری و راه درمان آن را نمی دانستند. علائم بیماری در تمام آنها یکسان بود. بیماران دچار زخم هایی در قسمت بینی و گلویشان شده بودند. حال لمون - سگ خانم مای - از همه بدتر بود و زخم های گلویش اجازه غذا خوردن به او نمی داد و دائم تشنج می کرد. یکی از پزشکان معالج، این علائم را شبیه به کسانی دانست که با گاز خردل مسموم می شوند. بعلاوه این پزشک، دلیل تشنج بعضی از بیماران را شوکه شدن و ترس دانست.
ادعاهای نو
پس از گذشت 48 سال از مشاهده موجود فضایی، یعنی سال 2000، جو نیکل- محقق علوم ماوراءالطبیعه- ادعای فضایی بودن این موجود عجیب را رد کرد و همین امر باعث به وجود آمدن اختلاف بین محققان علوم فضایی شد. بعضی از آنها که با محققان پیشین و فضایی بودن این موجود موافق بودند، مدارکی آوردند که نشان می داد در روز 12 سپتامبر 1952، شیئی عجیب با چراغ های قرمز رنگ بر فراز آسمان ایالات مریلند، پنسیلوانیا و ویرجینیا دیده شده است که در نزدیکی رودخانه الک و در پشت تپه های فلت وود ناپدید شده است.
پس از گذشت 48سال جونیکل ادعا کرد که موجودی فضایی در کار نبوده و تنها یک جغد باعث وحشت مردم شده است
این موضوع، می تواند دلیل محکمی بر فضایی بودن موجود باشد اما نیکل معتقد بود که آدم فضایی در کار نبوده و این موجود خیالی، تنها یک جغد بزرگ الجثه بوده که لابه لای درختان بلوط نشسته بوده است. این جغد، پس از چند روز سرگردانی در شهر به جنگل گریخته است.
بعدها این موجود به خاطر جثه بزرگی که داشت، به هیولای فلت وود مشهور شد و هر سال در این تاریخ، فستیوالی سه روزه در این دهکده برگزار می گردد. در این فستیوال، عروسکی به شکل هیولای فلت وود ساخته شده و این فستیوال به نام جشن هیولای سبز شناخته می گردد.
منبع: همشهری آنلاین