خودشیفتگی پنهان: چرا بعضی از متواضع ترین افراد، خودشیفته های واقعی هستند؟

به گزارش مجله پریها، همواره فکر می کردم که خودشیفته ها (Narcissists) آدم هایی هستند که خودشان را برتر از بقیه می دانند، مدام درباره موفقیت هایشان حرف می زنند و همواره می خواهند در مرکز توجه باشند. اما مدتی پیش با چیزی آشنا شدم که کاملاً ذهنم را درگیر کرد: خودشیفتگی پنهان (Covert Narcissism).

خودشیفتگی پنهان: چرا بعضی از متواضع ترین افراد، خودشیفته های واقعی هستند؟

برخلاف خودشیفته های معمولی که آشکارا در پی توجه و تحسین دیگران هستند، خودشیفته های پنهان معمولاً ظاهری فروتن، متواضع و حتی قربانی گونه دارند. اما پشت این نقاب، یک حس شدید رجحان و میل به کنترل وجود دارد. وقتی در خصوص این موضوع بیشتر خواندم، متوجه شدم که در اطرافم افرادی هستند که همیشه از بی عدالتی هایی که در حقشان شده گله دارند، اما در واقع به شدت به تأیید دیگران وابسته اند. آن ها ممکن است ظاهر فروتنی داشته باشند، اما در نهایت همیشه خود را خاص تر از بقیه می بینند.

خودشیفته های پنهان معمولاً در ظاهر افرادی حساس، دلسوز و حتی زخم خورده به نظر می رسند، اما در عمق وجودشان، یک احتیاج عمیق به دیده شدن و تحسین شدن دارند. این افراد برخلاف خودشیفته های معمولی، به طور مستقیم خود را تحسین نمی نمایند، بلکه با بازی نقش قربانی (Victim Mentality) یا شکایت از سختی های زندگی شان، در پی جلب توجه هستند. جالب اینجاست که بسیاری از آن ها از این رفتار خود مطلع نیستند و آن را بخشی از شخصیت فروتن و نجیب خود می دانند. اما وقتی دقیق تر آنالیز کنیم، می بینیم که این افراد به همان مقدار خودشیفته های آشکار، احتیاج به تأیید دارند و در صورت نادیده گرفته شدن، ممکن است رفتارهای منفعل-تهاجمی (Passive-Aggressive) از خود نشان دهند. در ادامه، 10 دانستنی جالب درباره این نوع خودشیفتگی را آنالیز می کنیم.

1- خودشیفته های پنهان همیشه نقش قربانی را بازی می نمایند

یکی از نشانه های اصلی خودشیفتگی پنهان، بازی کردن نقش قربانی در موقعیت های مختلف است. این افراد معمولاً خود را به عنوان کسانی معرفی می نمایند که در زندگی مورد بی عدالتی قرار گرفته اند و دیگران قدرشان را ندانسته اند. آن ها به طور مداوم از سختی هایی که کشیده اند صحبت می نمایند، اما هدفشان از این کار، کسب همدلی و توجه دیگران است. برخلاف خودشیفته های آشکار که مستقیماً در پی تحسین هستند، خودشیفته های پنهان می خواهند دیگران برایشان دلسوزی نمایند و به آن ها اهمیت بدهند. این رفتار باعث می گردد که اطرافیان همیشه احساس نمایند باید مراقب احساسات این افراد باشند و مبادا باعث ناراحتی آن ها شوند. نکته جالب این است که آن ها در بسیاری از موارد، مسئولیت اشتباهات خود را نمی پذیرند و همیشه جهان یا دیگران را مقصر می دانند. این حس قربانی بودن، به آن ها این امکان را می دهد که بدون اینکه آشکارا در پی توجه باشند، همچنان در مرکز توجه بمانند. در نهایت، این رفتار می تواند برای اطرافیان بسیار خسته نماینده باشد، زیرا همیشه مجبورند با احتیاط با این افراد رفتار نمایند.

2- فروتنی بیش از حد می تواند نشانه ای از خودشیفتگی پنهان باشد

در حالی که فروتنی واقعی یک ویژگی مثبت است، گاهی اوقات بیش از حد متواضع بودن می تواند نشانه ای از خودشیفتگی پنهان باشد. افراد دارای این ویژگی، ممکن است همیشه خود را کم ارزش جلوه دهند، اما در واقع انتظار دارند دیگران به آن ها بگویند که چقدر فوق العاده هستند. آن ها معمولاً جملاتی مانند من هیچ استعدادی ندارم یا من به مقدار بقیه خوب نیستم را به زبان می آورند، اما هدفشان این است که دیگران با جملات تشویقی و تأییدنماینده به آن ها پاسخ دهند. این نوع فروتنی، بیشتر شبیه یک تله روانی (Psychological Trap) است که باعث می گردد اطرافیان دائماً مجبور باشند به آن ها اطمینان بدهند که عالی هستند. خودشیفته های پنهان با این روش، بدون اینکه مستقیماً خود را تحسین نمایند، همان توجه و ستایشی را دریافت می نمایند که خودشیفته های آشکار در پی آن هستند. در واقع، این رفتار یک نوع راه حل غیرمستقیم برای تأمین احتیاج آن ها به تأیید است.

3- حساسیت شدید به انتقاد یکی از نشانه های خودشیفتگی پنهان است

برخلاف چیزی که به نظر می رسد، خودشیفته های پنهان نسبت به انتقاد بسیار حساس اند و به سختی آن را می پذیرند. در حالی که ممکن است در ظاهر وانمود نمایند که انتقاد را پذیرفته اند، اما در واقع به شدت آزرده می شوند و این ناراحتی را به صورت رفتارهای منفعل-تهاجمی نشان می دهند. آن ها ممکن است برای مدتی از فرد منتقد فاصله بگیرند، سکوت نمایند یا به شکلی نامحسوس از او انتقام بگیرند. این حساسیت به انتقاد ناشی از این است که خودشیفته های پنهان، عمیقاً باور دارند که شایسته توجه و تحسین هستند، حتی اگر به طور مستقیم این موضوع را بیان ننمایند. نکته مهم این است که آن ها از انتقاد نه به عنوان فرصتی برای رشد، بلکه به عنوان حمله ای شخصی (Personal Attack) یاد می نمایند. این افراد معمولاً انتقاد را به شکلی درونی تجربه می نمایند که گویی ارزش شخصی شان زیر سؤال رفته است.

4- خودشیفته های پنهان روابط عاطفی پرتنشی دارند

زندگی با یک خودشیفته پنهان می تواند چالش برانگیز باشد، زیرا آن ها اغلب در روابط خود احساس نارضایتی می نمایند. آن ها ممکن است از شریک عاطفی خود انتظار داشته باشند که همیشه به احتیاجهایشان توجه کند و کوچک ترین بی توجهی را به عنوان نشانه ای از بی مهری در نظر بگیرند. این افراد معمولاً در روابطشان از تکنیک های کنترل غیرمستقیم مثل احساس گناه دادن استفاده می نمایند. آن ها دوست دارند که طرف مقابل را به این باور برسانند که همیشه در حال فداکاری هستند و در عوض، انتظار دارند که شریک عاطفی شان هم تمام تمرکزش را روی آن ها بگذارد. خودشیفته های پنهان اغلب به شکل ناخودمطلع، باعث می شوند که طرف مقابل احساس کند هیچ گاه به مقدار کافی خوب نیست. در نتیجه، روابط آن ها معمولاً پر از سوءتفاهم و احساسات سرکوب شده است.

5- خودشیفته های پنهان در محیط کار رفتارهای پیچیده ای دارند

در محیط های کاری، تشخیص خودشیفته های پنهان می تواند سخت باشد، زیرا آن ها ظاهراً افرادی آرام و متواضع هستند. اما در عمل، آن ها از راه های غیرمستقیم در پی جلب توجه و رجحان هستند. آن ها معمولاً از نادیده گرفته شدن شکایت می نمایند و ممکن است خود را به عنوان فردی که همیشه قربانی بی عدالتی شده است، معرفی نمایند. این افراد در محل کار ممکن است خود را کم اهمیت جلوه دهند، اما در عین حال به شدت از اینکه به رسمیت شناخته نشوند ناراحت می شوند. یکی از تکنیک های آن ها، ایجاد اتحادهای پشت پرده (Backstage Alliances) و کوشش برای کنترل دیگران به وسیله جلب همدردی است. آن ها به طور غیرمستقیم رقابت می نمایند و معمولاً از روش هایی مثل مظلوم نمایی برای پیشبرد اهدافشان استفاده می نمایند.

6- خودشیفته های پنهان به طور ناخودمطلع دیگران را کنترل می نمایند

یکی از ویژگی های جالب خودشیفته های پنهان این است که آن ها برخلاف خودشیفته های آشکار، قدرت طلبی و سلطه جویی (Domination) خود را به شکل غیرمستقیم نشان می دهند. آن ها ممکن است ظاهراً افرادی مهربان و دلسوز به نظر برسند، اما در عمل دیگران را به شیوه هایی پیچیده کنترل می نمایند. برای مثال، آن ها از تکنیکی به نام احساس گناه دادن (Guilt-tripping) استفاده می نمایند تا دیگران را مجبور به انجام خواسته هایشان نمایند. به جای اینکه مستقیماً چیزی بخواهند، ممکن است طوری رفتار نمایند که اطرافیان خود را ملزم بدانند که احتیاجهایشان را برآورده نمایند. خودشیفته های پنهان معمولاً از ناراحتی و رنج شخصی شان به عنوان ابزاری برای جلب همدردی استفاده می نمایند و به وسیله این احساس، بر دیگران تسلط پیدا می نمایند. آن ها می توانند باعث شوند که افراد نزدیکشان احساس مسئولیت دائمی نسبت به شادی یا ناراحتی آن ها داشته باشند. این نوع کنترل گری به علت غیرمستقیم بودن، به راحتی قابل شناسایی نیست و باعث می گردد که قربانیانشان احساس گناه نمایند بدون اینکه متوجه شوند تحت کنترل قرار گرفته اند. رفتار آن ها می تواند در درازمدت به فرسودگی احساسی (Emotional Exhaustion) در اطرافیانشان منجر گردد.

7- خودشیفته های پنهان از همدلی دروغین استفاده می نمایند

برخلاف آنچه ممکن است به نظر برسد، خودشیفته های پنهان به طور واقعی همدل (Empathetic) نیستند، بلکه از چیزی به نام همدلی دروغین (Fake Empathy) استفاده می نمایند. آن ها طوری رفتار می نمایند که گویی به احساسات دیگران اهمیت می دهند، اما هدف واقعی شان این است که در نهایت خود را مهم تر و ارزشمندتر نشان دهند. این افراد معمولاً در گفتگوهایشان از تجربیات خودشان به عنوان نمونه هایی برای جلب همدردی استفاده می نمایند، اما در حقیقت علاقه ای به شنیدن احساسات واقعی دیگران ندارند. وقتی کسی درباره مشکلش صحبت می نماید، آن ها خیلی سریع بحث را به سمت مسائل خودشان راهنمایی می نمایند تا دوباره در مرکز توجه قرار بگیرند. این نوع رفتار باعث می گردد که دیگران تصور نمایند که خودشیفته های پنهان مستمع های خوبی هستند، در حالی که در عمل، آن ها فقط در پی دریافت توجه هستند. آن ها بعلاوه از همدلی دروغین برای جلب اعتماد افراد استفاده می نمایند و سپس از آن در جهت منافع شخصی شان بهره می برند. این رفتار باعث می گردد که قربانیان احساس نمایند که در کنار فردی دلسوز و فهمیده هستند، در حالی که در واقعیت، درگیر یک بازی روانی (Psychological Manipulation) شده اند. تشخیص این نوع خودشیفتگی سخت است، زیرا در سطح ظاهری، آن ها واقعاً به نظر می رسد که به دیگران اهمیت می دهند. اما اگر دقیق تر نگاه کنیم، متوجه می شویم که تمام این همدلی، تنها ابزاری برای به دست آوردن توجه و تأیید دیگران است.

8- خودشیفته های پنهان اعتماد به نفس پایینی دارند، اما این را پنهان می نمایند

برخلاف خودشیفته های آشکار که از اعتماد به نفس بیش از حد (Overconfidence) برخوردارند، خودشیفته های پنهان معمولاً اعتماد به نفس پایینی دارند اما به شکلی هوشمندانه آن را پنهان می نمایند. آن ها ممکن است خود را فروتن و بی ادعا نشان دهند، اما در واقع همیشه درگیر مقایسه خود با دیگران هستند و به شدت از اینکه در چشم دیگران کوچک دیده شوند، هراس دارند. یکی از راه هایی که این افراد برای جبران این ضعف استفاده می نمایند، بازی کردن نقش قربانی است، زیرا این کار باعث می گردد دیگران احساس گناه نمایند و به آن ها توجه ویژه ای داشته باشند. خودشیفته های پنهان معمولاً درون گرا (Introverted) هستند و کمتر از خودشیفته های آشکار درباره دستاوردهایشان صحبت می نمایند، اما در عوض به روش هایی غیرمستقیم سعی می نمایند که تأیید دیگران را جلب نمایند. برای مثال، ممکن است از عباراتی مثل من هیچ وقت در کارها پیروز نبوده ام استفاده نمایند تا دیگران برخلاف آن چیزی بگویند و به آن ها قوت قلب بدهند. این افراد معمولاً در روابط اجتماعی دچار اضطراب اند، زیرا همیشه نگرانند که دیگران آن ها را نادیده بگیرند یا ارزش هایشان را زیر سؤال ببرند. عدم اعتماد به نفس آن ها باعث می گردد که در پی روابطی باشند که در آن ها مرکز توجه باشند، حتی اگر به شکلی منفعلانه باشد. این رفتار در درازمدت می تواند به مسائل روانی مثل افسردگی و اضطراب منجر گردد، زیرا آن ها همیشه در حال جنگ با احساسات درونی خود هستند.

9- خودشیفته های پنهان از سکوت به عنوان یک ابزار تنبیهی استفاده می نمایند

یکی از ویژگی های کمتر شناخته شده خودشیفته های پنهان، استفاده از سکوت (Silent Treatment) به عنوان یک ابزار برای کنترل دیگران است. برخلاف افراد عادی که وقتی ناراحت هستند ممکن است به زمان احتیاج داشته باشند، خودشیفته های پنهان از سکوت به عنوان یک سلاح روانی استفاده می نمایند. آن ها زمانی که احساس می نمایند که نادیده گرفته شده اند یا کنترل اوضاع از دستشان خارج شده، ناگهان از برقراری ارتباط امتناع می نمایند و فرد مقابل را در شرایط نامعلومی قرار می دهند. این رفتار باعث می گردد که دیگران احساس گناه نمایند و کوشش نمایند تا دوباره رضایت آن ها را به دست آورند. خودشیفته های پنهان به این روش، قدرت خود را حفظ می نمایند، زیرا با این کار نشان می دهند که می توانند عاطفی ترین و روانی ترین نقطه ضعف طرف مقابل را تحت تأثیر قرار دهند. آن ها ممکن است روزها یا هفته ها بدون هیچ توضیحی سکوت نمایند و انتظار داشته باشند که دیگران برای جلب رضایتشان کوشش نمایند. این رفتار معمولاً در روابط نزدیک مثل روابط عاطفی یا دوستی های عمیق دیده می گردد، جایی که آن ها می توانند از احتیاج عاطفی طرف مقابل برای دریافت محبت و توجه سوءاستفاده نمایند. این نوع تنبیه روانی یکی از رایج ترین ابزارهای کنترل در خودشیفتگی پنهان است که به راحتی قابل تشخیص نیست.

10- خودشیفته های پنهان از پیروزیت دیگران احساس تهدید می نمایند

یکی از مهم ترین ویژگی های خودشیفته های پنهان این است که وقتی دیگران پیروز می شوند، به جای شادی، احساس حسادت (Envy) شدیدی را تجربه می نمایند. برخلاف خودشیفته های آشکار که ممکن است مستقیماً پیروزیت دیگران را زیر سؤال ببرند، خودشیفته های پنهان واکنش خود را به شکل های غیرمستقیم نشان می دهند. آن ها ممکن است وانمود نمایند که از پیروزیت دیگران شاد اند، اما در باطن احساس سرخوردگی و ناامیدی می نمایند. این افراد معمولاً از مقایسه شدن با دیگران متنفرند، زیرا تصور می نمایند که همیشه باید خاص ترین و رجحانن فرد در هر محیطی باشند. برای اینکه احساس بهتری داشته باشند، ممکن است آغاز به کم اهمیت جلوه دادن دستاوردهای دیگران نمایند یا به شیوه هایی منفعل-تهاجمی (Passive-Aggressive) به آن ها طعنه بزنند. به همین علت، آن ها به ندرت از ته دل برای پیروزیت های دوستان یا همکارانشان شاد می شوند و معمولاً در پشت پرده در پی راه هایی برای بی اعتبار کردن آن پیروزیت هستند. این ویژگی باعث می گردد که روابط آن ها پر از حسادت پنهان باشد، حتی اگر در ظاهر خود را مهربان و دلسوز نشان دهند. در بسیاری از موارد، خودشیفته های پنهان سعی می نمایند که به وسیله تحقیر غیرمستقیم یا نادیده گرفتن پیروزیت دیگران، احساس بهتری نسبت به خود پیدا نمایند.

منبع: یک پزشک
انتشار: 13 اسفند 1403 بروزرسانی: 13 اسفند 1403 گردآورنده: pariha.com شناسه مطلب: 5034

به "خودشیفتگی پنهان: چرا بعضی از متواضع ترین افراد، خودشیفته های واقعی هستند؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "خودشیفتگی پنهان: چرا بعضی از متواضع ترین افراد، خودشیفته های واقعی هستند؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید