اشعار شهادت حضرت عباس علیه السلام (شعر تک بیتی حضرت عباس علمدار) - مجله پریها

اشعار شهادت حضرت عباس (ع)

شعر عباس علمدار حسین

عباس علمدار حسین

عباس علمدار حسین

میر و سپه دار حسین

شد پاسدار خیمه ها

اخى و سالار حسین

آه و فغان بچه ها

هر دم رود بر آسمان

از سوز تشنگى همه

دنبال دلدار حسین

فریاد وا عموعمو

العطشا العطشا

آید به گوش و گشته است

مانع پیکار حسین

آلاله ام البنین

نشسته بر روى زمین

در فکر تشنه کامى

قصه و افکار حسین

اى آسمان خون گریه کن

برکربلا و ناله اش

بر کشته ها و آتش و

زینب نالان حسین

روح بلند حیدرى

پا بر رکاب مرکبش

راهی بسوى علقمه

چون اشک غلطان حسین

شد وارد شط فرات

بادیدگان خسته اش

یاد آمدش از اصغرو

از کام عطشان حسین

کفها بزیر آب کرد

نزدیک لبهایش نمود

گفتا ببر این آب را

از بهر طفلان حسین

مشکى پر از آن آب کرد

روان بسوى خیمه ها

دستش جدا شد از بدن

با تیغ عدوان حسین

خون سرش همراه اشک

می ریخت غلطان روى مشک

دیگر امیدش قطع شد

از بهر یاران حسین

شد واژگون از روى اسب

الگوى ایمان و ادب

گفتا که کردم من فدا

جانم بقربان حسین

✶ ☆ ✶ ☆ ✶ ☆ ✶

حیدرون میگن حسین

فاطمیون میگن حسین

زینبیون میگن حسین

حسین میگه اباالفضل

.

کوی مناء میگه حسین

کربوبلا میگه حسین

حسین میگه اباالفضل

.

عرضو سماء میگن حسین

فرشته ها میگن حسین

دیونه ها میگن حسین،

حسین میگه اباالفضل

.

قدرو فلق میگه حسین

نور علق میگه حسین

حضرت حق میگه حسین،

حسین میگه ابالفضل

.

صف شکنا میگن حسین

گریه کنا میگن حسین

حسین میگه ابالفضل

مسافرا میگن حسین

مهاجرا میگن حسین

کبوترا میگن حسین،

حسین میگه ابالفضل

مسیحیا میگن حسین

ارمنی ها میگن حسین

یهودیا، میگن حسین،

حسین میگه ابالفضل

 ✶ ☆ اشعار شهادت حضرت عباس علیه السلام ✶ ☆

من همانم ز تماشای رُخَت دیده نپوشم

سرِ موئی ز وجودت ، به دو عالم نفروشم

روز اوّل به تکلُّم چو گشودم لب خود را

به زبان نامِ تواَم رفت به تلقین سروشم

مایه فخرِ من ای خسروِ لب تشنه همین بس

حلقه بندگیِ چون تو شهی هست به گوشم

کرده بیتاب چنینم غمِ سوزِ تو و گرنه

من نه آنم که ز سوزِ عطشِ دل ، بخروشم

بی تو ای خضرِ رهِ عشق ، گَرَم خضرِ طریقت

دهدم آبِ بقا ، زهرِ مذابست ننوشم

تارِ این مَشکْ مرا رشته جان بود ولیکن

پاره از تیرِ جفا گشت چنین کرد خموشم

قدحی دارم و در کف هله تا روزِ قیامت

بخدا تا تو نیائی ، نه بریزم نه بنوشم

تو ابوالفضلی و شهزاده ، گدایِ تو (یتیمم)

کز عنایاتِ تو در روزِ جزا دیده نپوشم.

✶ ☆ اشعار شهادت حضرت عباس ☆ ✶

مشک برداشت که سیراب کند دریا را

رفت تا تشنگی اش آب کـند دریا را

آب روشن شد و عکـس قمر افتاد در آب

ماه می خواست که مهتاب کند دریا را

تشنه می خواست ببیند لـب او را دریا

پس ننوشید که سیراب کند دریا را

کوفه شد علقمه، شقّ القمری دیگر دید

ماه افتاد که محراب کند دریا را

تـا خجالت بکشد، سرخ شود چهره آب

زخم می خورد که خوناب کند دریا را

ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس

تا در آغوش خودش خواب کند دریا را

آب مهریّه گل بود والّا خـورشید

در توان داشت که مرداب کند دریا را

روی دست تو ندیده است کسی دریا را

چون خدا خواست که نایاب کند دریا را

اشعار شهادت حضرت عباس علیه السلام

جز تو به فکر خیمه گاهم هیچ کس نیست

بعد از تو آب آور بخواهم هیچ کس نیست

پای شریعه لشکرم را دادم از دست

جز یک حرم زن، در سپاهم هیچ کس نیست

غربت سراغم آمد عباسم که می رفت

غیر از علی اصغر، گواهم هیچ کس نیست

زیر بغل های مـرا باید بگیری

من داغ دیدم عذرخواهم هیچ کس نیست

تنها شدم اطرافم، اما ازدحام است

هم هست یعنی آشنا هم هیچ کس نیست

بی دست می شد کاش دسـتم را بگیری

حالا که بی تو تکیه گاهم هیچ کس نیست

فرقت شکسته با علی فرقی نداری

پاشیده تر از جسم ماهم هیچ کس نیست

✶ ☆ اشعار شهادت حضرت عباس ☆ ✶

تا نور قمر هست به سر، سایه سری هست

هر جا که علم رفته به بالا، خبری هست

هر جا که خط و خال و قد و قامت و ابروست

دنبال سرش چشم و نگاه و نظری هست

وقتی که تو را پور اباالغوث نوشتند

یعنی که برای دل زهرا ثمری هست

گفتند تو را کاشف کرب دل ارباب

با بودن تو از غم و غصه اثری هست؟

تا پشت و پناهش تویی قامت نکند خم

تا هست علمدار کنارش، کمری هست

یک لحظه کنار تو دل خیمه نلرزید

عباس اگر هست، یقینا سپری هست

زیباترین اشعار شهادت حضرت عباس علیه السلام

شعر تک بیتی حضرت عباس (ع)

بی قرار از دیدن سقای تشنه پیش آب

اشک ریزان تا قیامت روزه دارم کربلا !

✶ ☆ ✶ ☆ ✶ ☆ ✶

ترجیع درد را ز گریزی که از تو داشت

سر می زند هنوز به سنگ ندامت آب

✶ ☆ ✶ ☆ ✶ ☆ ✶

دستت به روی خاک و همه دست میزنند

در این میان منم که دودستی به سر زنم

✶ ☆ اشعار شهادت حضرت عباس ☆ ✶

با نفس های تو هر مرده دلی زنده شود

ای دَمِ تو دَمِ صد حضرت عیسی (ع) ، عباس (ع) !!

✶ ☆ ✶ ☆ ✶ ☆ ✶

عاصی و بی سر و پا بوده ام و معترفم

حضرت عشق ، علمدار (ع) ، مرا آدم کرد

✶ ☆ ✶ ☆ ✶ ☆ ✶

نفس که میکشم انگار بوی کرببلاست

هوای صحن ابوالفضل (ع) مستمان کرده

✶ ☆ ✶ ☆ ✶ ☆ ✶

نیزه زار آمده ام یا تو پر از نیزه شدی ؟!

تیرباران که شدی یاد حسن (ع) افتادم …

✶ ☆ ✶ ☆ ✶ ☆ ✶

ارمنی یک بار رو زد حاجت خود را گرفت

خوش به حال ما که عمری در پی ات آواره ایم

✶ ☆ ✶ ☆ ✶ ☆ ✶

ابرویت بس که شبیه است به محراب نماز

هرکه آمد به تماشای تو در سجده فتاد

اشعار شهادت حضرت عباس علیه السلام

شعر حضرت عباس ترکی

عبّاسه بو دشتِ کربلانی صحرای قیامت ائتدون ای اوخ

ووردون اوزووی بو قانلی مشکه ، عبّاسی خجالت ائتدون ای اوخ

گر گلماقیوی ازل بولیدیم ، سینمده سنه مکان وئرردیم

یا قلبی سنه هدف ائدردیم ، یا صاق گوزوم نشان وئرردیم

بولسیدیم اگر بئله سوسوزسان ، حتما سو یئرینه قان وئرردیم

آیا نیه دگمدون گوزومدن مشکیمدن اصابت ائتدون ای اوخ؟

آخر نیه دگمدون اورکدن تا خانهء دل مجلّل اولسون

تا مکتبِ عشق و معرفتده عبّاسیده شخصِ اوّل اولسون

دوندردی بهاریمی خزانه بو اوخ آتانین الی شل اولسون

آلدون عجب اختیار الیمدن ، آرامیمی غارت ائتدون ای اوخ

من نهرِ فراتیدن بو مشکی دولدورموشودوم بو نیّتیله

سیراب ائدم آلِ مصطفانی توفیق تاپام بو خدمتیله

حاشا داخی من گئدم خیامه اصغر یانینا بو خجلتیله

بیر دسته سوسوز سولوب سارالمیش اطفاله خیانت ائتدون ای اوخ

بیر مشک سویون منیم یانیمدا آرتیخدی بو گون بهاسی جاندان

سست اولدی بدن داخی امیدیم یأس اولدی سو مشکیم اوخلاناندان

ایمدی داخی ئولماقا رضایم دویدوم بو حیاتیدن دنیادان

گئتدی یئره مایهء حیاتیم تولیدِ خسارت ائتدون ای اوخ

یوز مین یارا دگسه دلخوشام گر اوخدان پَر آچام بسانِ شهباز

گر سینسا عمودیلن بو باشیم اولّام شهدا ایچینده ممتاز

دعوا گونی جنگ جبهه سینده قرباندی شهه وفالی سرباز

افسوس قصورِ خدمت اولدی ایجادِ ندامت ائتدون ای اوخ

هر دعویّ عشق ائدن دنیادا اثباتِ وفاده محکم اولماز

جسمیمده هامی یارام ساغالسا امّا بو یارایه مرهم اولماز

مین یاره دگه ، آقام حسینه بیر ذرّه ارادتیم آزالماز

ظاهرده بو مشکه دگدون امّا قلبیمی جراحت ائتدون ای اوخ

تا سو واریدی قاچاردی دشمن ، قورخاردی قوشون صلابتیمدن

سو گئتدی امید یأسه دوندی ، اوزدون الیمی شجاعتیمدن

ایمدی داخی راضیَم وجودیم دوغرانسین ئولوم خجالتیمدن

قورتولدون او دم که سن کماندان اعلانِ شهادت ائتدون ای اوخ

بیر مشک سو اوسته من بو چولده گئچمیشدیم ایکی اوزون قولومدان

یاغدیردیلار اوستومه هوادن اوخ لشکرِ کینه صاق صولومدان

اخیامه او حالیله گئدردیم ائتدون منی منصرف یولومدان

کسدون منه راهِ آرزونی آمالیمی غارت ائتدون ای اوخ

عطشاندی رقیّه خیمه لرده ، ایمدی چکوری سو انتظاری

بیر عدّه الینده بوش سو جامی ، گوزلر منی دلده آه و زاری

ایمدی نه ئوزیله من خجالت بیرده قیدوم خیامه ساری

بولدوردون عداوتون دنیاه اظهارِ شقاوت ائتدون ای اوخ

دریای فراتیدن بو چولده بیر مشک سووا قناعت ائتدیم

لب تشنه سودان کناره چیخدیم ، لب تشنه لره حمایت ایتدیم

قلبیمده دئدیم زهی سعادت ، اطفالِ حسینی راحت ائتدیم

اصغرله رقیّه باره سینده افکاریمی راحت ائتدون ای اوخ

قلبیمده کی ریشهء وفانی مین تیشهء ظلم دگسه قازماز

قرباندی حسینه باش و جانیم عبّاس رهِ وفادن آزماز

هئچ بیر قلم اوخ کیمی اورکده معنای وفای عشقی یازماز

دلده بوشودی یرون ندن بس مشکیمده اقامت ائتدون ای اوخ

گورسه منِ زاری خیمه لرده بو حالیله آل عصمت آغلار

ایوای عمو وای دیوب رقیّه ، برپا ایلیوب قیامت آغلار

بو محنته روز و شب (کریمی) جاری ائدر اشکِ حسرت آغلار

بیر عمر اونون یارالی قلیبین آماجِ مصیبت ائتدون ای اوخ

سخن آخر

در این مطلب اشعار شهادت حضرت عباس علیه السلام، شامل اشعار زیبا در وصف شهادت حضرت ابوافضل (ع)، اشعار شهادت حضرت عباس لطیفیان و سایر شعرای حماسی و مذهبی را برای شما ارائه دادیم که امیدواریم مورد توجهتان قرار گرفته باشد.

نظزات خودتان را با ما در میان بگذارید.